هفته نامه «نماینده»؛ میثم مهرپور/ «نگاهها به بیرون و دستها روی دست» را شاید بتوان کوتاهترین بیوگرافی از دولت ۱۰۰۰ روزه حسن روحانی دانست. بدون تردید دولت یازدهم را باید تنها دولت بعد از انقلاب دانست که با گذشت بیش از ۷۰ درصد از عمر خود، همچنان به جای اقدام و عمل و پاسخگویی در قبال اقدامات خود، در حال انتقاد از گذشته است. رئیسجمهوری که قرار بود با شاه کلید خود در ۱۰۰ روز ابتدایی آغاز به کارش قفلها را باز کند، بعد از گذشت ۱۰۰۰ روز از عمر دولت خویش همچنان در آرزوی تحقق وعدههای ۱۰۰ روزه خود مبنی بر سامان دادن به اقتصاد ایران است. «سید مهدی زریباف»، اقتصاددان و رئیس «مرکز مطالعات مبانی و مدلهای اقتصاد بومی» در گفتوگو با هفتهنامه «نماینده»، حاصل عملکرد دولت یازدهم در ۱۰۰۰ روز گذشته را ایجاد یک «اقتصاد شرطی» دانسته و معتقد است: «دولت روحانی از ابتدا نیز هیچ برنامهای برای اقتصاد نداشته و از همان ابتدا نیز معلوم بود سر و سامان دادن به اقتصاد ایران با نگاه لیبرالی به اقتصاد مقدور نیست.» وی در ادامه این گفتوگو نسبت به پیامدهای افزایش بیسابقه نقدینگی در دولت یازدهم هشدار داده و معتقد است: «به زودی تبعات افزایش بیسابقه نقدینگی دامن اقتصاد ایران را خواهد گرفت.»
زریباف در خاتمه از دولت یازدهم میخواهد از عملکرد ۱۰۰۰ روزه خود به مردم گزارش دهد.
آقای دکتر! عمر دولت حسن روحانی از هزارمین روز گذشت. دولتیها قبل از انتخابات اذعان داشتند قصد دارند نابسامانیهای اقتصاد ایران را ترمیم کنند. امروز و پس از گذشت تقریباً ۱۰۰۰ روز از عمر دولت به ادعای کارشناسان اقتصادی، هنوز اتفاق خاصی در اقتصاد رخ نداده است. تحلیل شما چیست؟
دولتی که با نگاه لیبرالی وارد عرصه ميشود، نمیتواند به این راحتیها اقتصاد را سروسامان دهد. دولتمردان یازدهم در ابتدای روی کارآمدنشان مدعی بودند ۱۰۰ روزه اقتصاد را درست میکنند اما بنده سؤالم از این دوستان این است؛ آن وعدهها چه شد؟ قرار بود ویرانیهای دوره احمدینژاد، ترمیم شود؛ اما آیا ترمیم شد؟! دولت یازدهم از وقتی روی کار آمد، ویرانیهای عجیبی بر اقتصاد حاکم شده است که قسمت اعظمی از این ویرانیها ناشی از سیاستهای اقتصادی تیم اقتصادی دولت است.
طرفداران روحانی میگویند ثبات نسبی در اقتصاد حاکم شده و این یک موفقیت بزرگ برای دولت محسوب میشود. شما قبول دارید؟
من از شما سؤال میکنم، آیا ثبات امروز اقتصاد ایران ناشی از سیاستهای اقتصادی دولت بوده است؟ دولت و آن طرفدارانی که معتقدند نقش دولت در این ثبات زیاد بوده، بگویند کدام سیاستهای اقتصادی دولت باعث آرامش امروز اقتصاد ایران شده است؟ کما اینکه این آرامش، کاملاً روانی و ناشی از جوّ است. جوّی که بر اساس امید به خارج و گشایشهای اقتصادی ناشی از بهبود اوضاع سیاست خارجی شکل گرفته است. این جوّ نیز به زودی از فضای اقتصادی خواهد رفت. دولتمردان متأسفانه در ۱۰۰۰ روز اخیر هیچ اصلاح ساختاری در اقتصاد ایران انجام ندادهاند.
یعنی شما معتقدید بخش اقتصادی کشور، در ۱۰۰۰ روز اخیر کاملاً تحت تأثیر فضای مذاکرات هستهای بوده است؟
کاملاً اینطور است. نمونه بارز آن در بازار سرمایه قابل مشاهده است. هرگاه فضا و اخبار مذاکرات به سمت خوشبینی و بهبود میرفت، اوضاع شاخص نیز بهتر میشد و هرگاه یأس و ناامیدی در فضای مذاکرات میپیچید، بورس سقوط میکرد. این رفتار بارها در بورس تهران امتحان شد و نشان داد بورس کاملاً تحت تأثیر فضای روانی ناشی از مذاکرات هستهای بوده است. این یک نمونه بوده و این مسئله در تمام متغیرهای اقتصادی ایران نمود داشته است. واقعاً این یک ایراد بزرگ برای اقتصادی مانند ایران است. عرض بنده این است، دولت در ۱۰۰۰ روز اخیر با مذاکرات و فضای روانی ناشی از بهبودی که در آینده به واسطه اتمام مذاکرات رخ خواهد داد، کشور را تا اینجا نگه داشت. واقعیت این است اینها اقتصاد را شرطی کردند و حالا دیگر نمیتوانند مدیریت کنند. ۱۰۰۰ روز اقتصاد را به مذاکرات هستهای و روزهای خوب بعد از برجام حواله دادند و کاری برای اقتصاد نکردند. بنده از شما به عنوان یک روزنامهنگار اقتصادی سؤال میکنم؛ در ۱۰۰۰روز اخیر چه تغییراتی در اقتصاد ایران از لحاظ ساختاری مشاهده میکنید؟!
بله درست است. اقتصاد ایران کاملاً با جوّ مذاکرات هستهای پیش رفته است. اما دولتیها معتقدند ما تورم را از حدود ۴۰ درصد به حدود ۱۵ درصد رساندیم و این یک موفقیت بزرگ برای اقتصاد ایران محسوب میشود.
بنده این را هم قبول ندارم. تورم بیش از این بالا نمیرفت. لذا کاهش تورم به دلیل سیاستهای اقتصادی دولت روحانی نبود. در اثر تخلیه شدن شوکهایی بود که در ۲ سال گذشته بر پیکیره اقتصاد ایران نمایان شده بود. این شوکها تخلیه شد و تورم مسیر نزولی خود را طی کرد. نکته بعد تشدید رکود است. بخشی از کاهش تورمی که امروز در اقتصاد ایران مشاهده میکنید، ناشی از تشدید رکود است. امروز اقتصاد ایران رکودی را تجربه میکند که تقریباً در دهههای اخیر بیسابقه بوده است. دولت در ۱۰۰۰ روز اخیر نتوانست برای رکود کاری کند. دو برنامه مفصل برای خروج از رکود توسط تیم اقتصادی جناب آقای روحانی نوشته شد که هیچ کدام از آنها نتوانست مؤثر واقع شود و اقتصاد ایران کماکان در رکود مطلق باقی مانده است. شما امروز وضع شرکتهای تولیدی و صنعتی کشور را ببینید؛ متوجه میشوید که اقتصاد در چه حالتی است. ۱۰۰۰ روز است کشور را به امیدهای واهی و نگاه به بیرون معطل نگه داشتهاند و میگویند اوضاع بهتر میشود اما دریغ از اوضاع بهتر.
دلیل بهتر نشدن اوضاع را چه میدانید؟
عدم برنامهریزی. دولت برنامهای برای اقتصاد نداشته و در حال حاضر هم ندارد. ۱۰۰۰روز است چشمهایشان را به بیرون دوختهاند و میگویند اوضاع بهتر میشود. ۱۵۰ هیئت تجاری خارجی در ماههای اخیر به کشور آمدند اما واقعیت این است که هیچ یک از آنها به یک قرارداد رسمی منتهی نشده است. این موضوع نشان میدهد که دولتمردان برای اقتصاد برنامهای ندارند. بنده در خبرها خواندم بسیاری از مقامات تجاری و اقتصادی کشورهای اروپایی که به ایران آمدند، از ایران به عنوان یک بازار مصرف بزرگ یاد کردهاند. یعنی به جای اینکه ما از فرصتهای برآمده از برجام استفاده کنیم، آنها دارند از برجام به نفع خود استفاده میکنند. بسیاری از کشورهای اروپایی که به ایران آمدند، خودشان دارای وضعیت اقتصادی مناسب نیستند و بدون شک برای حل مشکلاتشان نیاز به فروش کالا دارند، بنابراین بهترین راهحل را تعامل کالایی با ایران میدانند.
۱۰۰۰ روز از عمر دولت گذشته است، اگر بخواهید به کارنامه اقتصادی دولت نمره بدهید، چه عددی را میدهید؟
من نمره مردودی به عملکرد اقتصادی دولت میدهم. در مجموع دولت در حوزه اقتصادی عملکرد مطلوبی نداشته است. به عنوان مثال در حوزه تولید و خروج از رکود عملکرد دولت نه تنها مثبت نبوده بلکه سیاستهای او باعث تشدید رکود شده است و در مجموع نمره مردودی میگیرد. آقای روحانی بسیاری از وعدههای قبل از انتخابات خود را فراموش کرده است. یادم هست آقای رئیسجمهور قبل از انتخابات ۹۲ وعده داده بود هدفمندی یارانهها را به شکل دیگری اجرا خواهد کرد، قانون بهبود فضای کسب و کار را اجرایی خواهد کرد و...
اما امروز بسیاری از وعدههای اقتصادی او ناکام مانده است. شما ببینید هدفمندی یارانهها با آنکه دولتیها معتقد بودند روش دولت قبلی اشتباه است اما دست به آن نزدند! چگونه است روشی که به آن انتقاد داشتند بعد از ۱۰۰۰ روز دارند همان را اجرا میکنند! مگر روش احمدینژاد در هدفمندی اشتباه نبود! پس چرا همان مسیر اشتباه را میروید؟
یکی از چالشهایی که به زودی گریبان اقتصاد ایران را خواهد گرفت، نقدینگی است. وقتی احمدینژاد میخواست دولت دهم را تحویل آقای روحانی بدهد، نقدینگی حدود ۴۶۰ هزار میلیاردتومان بود، اما امروز این رقم بالای هزار هزار میلیاردتومان است. رقم بالایی است و تقریباً در ۱۰۰۰ روز اخیر حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان کشور با افزایش حجم نقدینگی مواجه شده است که در تاریخ بیسابقه است. نکته بعد اینکه رقم آن قدر بالاست که رکورد نقدینگی هم در این دولت زده شد. من نمیدانم دلیل این همه افزایش افسار گسیخته نقدینگی در این مدت کوتاه چه بوده است؟ تاکنون پاسخ قانع کنندهای از سوی دولت در این باره نشنیدم. اما موضوعی که باید به آن اذعان کنم، تبعات جبران ناپذیر و آسیبزای این اتفاق در آینده است. مطمئن باشید نقدینگی هزار هزار میلیاردتومانی منتظر جرقه است تا اقتصاد ایران را نابود کند. متأسفانه دولت در این باره هیچ اقدام خاصی انجام نداده و فکر میکنم منتظر است تا ببیند چه اتفاقی خواهد افتاد و بعد از آن تصمیمگیری کند! به مسئولان دولتی هشدار میدهم از این همه نقدینگی مراقبت کنند تا این رقم به جای نامناسبی نرود چرا که در صورت کوچ این رقم، اتفاقات ناگواری در اقتصاد ایران رخ خواهد داد.
چه میزان از توقعاتتان از دولت یازدهم برآورده شده است؟
انصافاً از دولتی که نامش را تدبیر و امید گذاشته است، بیش از این توقع داشتم. این دولت به بسیاری از وعدههای خود توجهی نکرد. باید اذعان کنم دولت آقای روحانی اقدام مثبت خاصی در اقتصاد ایران در ۱۰۰۰ روز گذشته انجام نداده است. باید به دولت یادآوری کنم کمتر از ۵۰۰ روز دیگر، عمرتان در مدیریت سیاسی اقتصادی کشور به پایان خواهد رسید. بنده از دولت درخواست میکنم حداقل درباره عملکرد ۱۰۰۰ روزه خود پاسخگو باشند و در یک گزارش رسمی بیایند و بگویند در این مدت چه کردهاند؟ ما در این مدت هر چه از دولت آقای روحانی دیدهایم، فحش به دولت قبل بوده و تقصیرها را برگردن تحریمها انداختن؛ من نمیدانم خود دولت چه سهم و نقشی در مشکلات کشور دارد!
چه توصیهای به دولت یازدهم دارید؟
توصیه میکنم ابتدا گزارشی از عملکرد ۱۰۰۰ روزه خود در حوزه اقتصاد به مردم ارائه دهند. قرار بود آقای روحانی و تیم ایشان هر چند ماه یک بار به مردم گزارش کار بدهند. اما فقط در ۱۰۰ روز اول یک گزارش ارائه کردند و در آن گزارش نیز تمام تقصیرها را بر گردن دولت قبل انداختند و رفتند. لذا توصیه میکنم حداقل در کمتر از ۵۰۰ روز باقی مانده از دولت آقای روحانی، ایشان و تیم اقتصادیشان کمتر به بیرون توجه کنند. حتماً به ظرفیتهای داخل توجه کنند. متأسفانه اشکال بزرگ دولت آقای روحانی نگاه به بیرون است و از همین جا ضربه خورده و در آینده خواهد خورد. امروز اقتصاد ایران با پایینتر از نصف ظرفیت خود کار میکند در حالی که ما میتوانیم با به حرکت درآوردن نیم دیگر آن، اوضاع را کاملاً بهبود دهیم.
نظر شما